المقالات بلغتها الأصلية Originaux Originals Originales

16/07/2025

لینا الطبال

I stand with Francesca Albanese من در کنار فرانچسکا آلبانیزی هستم

 دکتر لینا الطبال، رأی الیوم، ۱۱ ژوئیه ۲۰۲۵

 اصل عربی

 لینا الطبال لبنانی است، دکترای علوم سیاسی دارد، وکیل آموزش‌دیده و استاد روابط بین‌الملل و حقوق بشر است

 

 من عنوان این مقاله را به انگلیسی انتخاب کردم. نه به این دلیل که می‌خواهم لاف بزنم یا به این دلیل که بیشتر به جهانی شدن زبان اعتقاد دارم تا به انصاف این کار. بلکه به این دلیل که این جمله، بدون اجازه، به اعلامیه همبستگی جهانی تبدیل شده است. من در کنار فرانچسکا آلبانیزی هستم. من در کنار فرانچسکا آلبانیزی هستم، جمله‌ای کوتاه، اما پر از معناست... فقط پنج کلمه. آرام گفته می‌شود، اما برای امنیت ملی خطرناک تلقی می‌شود...

 چطور؟ در حال حاضر یک زن ایتالیایی به خاطر غزه تحت پیگرد قانونی قرار دارد. او هیچ ژن مقاومتی، هیچ پیوند خانوادگی با غزه، هیچ گذشته‌ای که با نکبت مشخص شده باشد، حتی یک عکس هم ندارد. او عرب نیست، در اردوگاه به دنیا نیامده، با شعارهای آزادی‌خواهانه بزرگ نشده است. او یک خیال‌پرداز چپ‌گرا نیست، شاید هرگز آثار مارکس را در کافه‌ها نخوانده باشد. او هرگز سنگی به سمت یک سرباز اسرائیلی پرتاب نکرده است... او صرفاً وظیفه حرفه‌ای خود را انجام می‌داد. ترامپ گفت: "دیوانه".

 او که این برچسب را برای خود قائل است و مانند یک خودشیفته وقتی در مقابل زنی که در برابر بی‌عدالتی سکوت نمی‌کند، از حال می‌رود، آن را پخش می‌کند. نام او فرانچسکا آلبانیز است. این وکیل و دانشگاهی ایتالیایی، گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد برای حقوق بشر در سرزمین‌های فلسطینی اشغالی از سال ۱۹۶۷ است. او به عنوان یک کارمند دولت بین‌المللی، پشت یک میز سفید می‌نشیند و گزارش‌هایی را با استفاده از زبان دقیق و اصطلاحات حقوقی بی‌طرفانه تهیه می‌کند. او سخنران بااستعدادی نیست، اما موضع خود را به روشنی و بدون ابهام بیان کرد: آنچه در غزه اتفاق می‌افتد، نسل‌کشی است. او این را به صورت سیاه و سفید در یک گزارش رسمی که به عنوان بخشی از وظایفش منتشر شد، به زبانی قابل فهم تحت قوانین بین‌المللی نوشت: آنچه اسرائیل در غزه انجام می‌دهد نسل‌کشی است. یک شبه، نام او خطرناک شد و باید پاک می‌شد، همانطور که ارتش اسرائیل خانه‌ها را در رفح ویران می‌کند.

 نام او با یک موشک سیاسی پاک شد و او در فهرست تحریم‌ها به همراه قاچاقچیان انسان و تأمین‌کنندگان مالی تروریست‌ها قرار گرفت. حالا می‌دانم: در این دنیا، تنها کاری که باید بکنی این است که دروغ نگویی تا از سفر منع شوی، حساب‌هایت مسدود شود و از سیستم بین‌المللی کنار گذاشته شوی. فرانچسکا قانون را زیر پا نگذاشت؛ او آن را اجرا کرد. و این جرم واقعی اوست. او در تعریف خود اشتباه نکرد، در زبان خود اغراق نکرد، از اختیارات خود فراتر نرفت. او به سادگی نام جنایت را به زبان آورد. نه، این گزارش در مورد نسل‌کشی بومیان آمریکا نیست. همچنین در مورد ویتنام، فسفر سفید، بغداد یا طرابلس نیست...

 این گزارش، گذشته آمریکا را به آتش نمی‌کشد؛ این با یک هدیه‌ی آشکار سروکار دارد. و با حقوقی که وقتی آنها را مطالبه می‌کنیم از دست می‌روند... این گزارش درباره‌ی عدالت بین‌المللی است که در مقابل چشمان ما خفه می‌شود، و منشور حقوق بشر که آن هم در مقابل چشمان ما در حال ناپدید شدن است. در حالی که گناهکاران در شورای امنیت نشسته‌اند. این گزارش درباره‌ی جهانی است که در آن دروغگویان مجازات نمی‌شوند. جهانی که در آن به خاطر عشق خالصانه، به خاطر بخشش بدون انتظار، به خاطر صحبت شجاعانه، به خاطر تلاش برای جبران آسیب‌ها کشته می‌شوید. این گزارش منحصراً درباره‌ی جهان تاریک است. این جهانی که همه‌ی کسانی را که نمی‌خواهند مانند آن باشند، خفه می‌کند. فرانچسکا اولین نفر نبود. وقتی اساسنامه‌ی رم ایجاد شد، ایالات متحده با دیوان کیفری بین‌المللی با عنوان یک "ویروس قانونی"با آن رفتار کرد زیرا نمی‌توانست آن را کنترل کند...

 بیل کلینتون آن را امضا کرد (بدون تصویب آن). سپس جورج دبلیو بوش از راه رسید، امضای خود را پس گرفت و به اصطلاح «قانون تهاجم لاهه» را  تصویب کرد که به موجب آن در صورت محاکمه یک سرباز آمریکایی توسط دادگاه، حمله نظامی به هلند مجاز شمرده می‌شد... باراک اوباما، مرد خردمند، این قانون را لغو نکرد... سپس ترامپ، کابوی بور با دو تپانچه در کمرش، تیر خلاص را به عدالت زد... او فاتو بنسودا، دادستان کل سابق دادگاه، را به خاطر گشودن پرونده‌های علیه افغانستان و فلسطین مجازات کرد. ویزای او را لغو کرد، دارایی‌هایش را مسدود کرد و او را به دار آویخت، توییت‌های طعنه‌آمیزش. سپس کریم خان، رئیس فعلی دادگاه، آمد.

سپس کریم خان، دادستان کل فعلی، که پرونده دشوار غزه و فهرستی از نام‌های به همان اندازه سنگین به او سپرده شده بود، از راه رسید: نتانیاهو، گالانت... بار دیگر، شمشیر انتقام سیاسی بازگشت و شمشیر عدالت را تهدید کرد. کریم خان با تهدیدهایی از سوی کنگره، کاخ سفید و تل‌آویو مواجه شد. دونالد ترامپ در اولین روز حضورش در کاخ سفید، قانون اعمال تحریم‌ها علیه دادگاه بین‌المللی کیفری را امضا کرد. مردی با اصالت پاکستانی که جرات می‌کند به نام‌های غیرقابل لمس دست بزند؟ بازی تمام شد. بنابراین، یک نهاد بین‌المللی، با تمام کارکنان و تجهیزاتش، تحت تحریم‌های ایالات متحده قرار گرفت، گویی یک شبه‌نظامی مسلح است...

کارمندان آن از سفر، کار و حتی نفس کشیدن آزادانه منع شدند... چه کسی گفته است که آمریکا مانع عدالت می‌شود؟ تا زمانی که به تل‌آویو یا پنتاگون نزدیک نشود. و در یک لحظه صراحت، جو بایدن با لحنی پیچیده گفت: این قوانین برای اعمال بر "مردان سفیدپوست" نوشته نشده‌اند، بلکه برای آفریقایی‌ها... و در صورت لزوم برای پوتین نیز اعمال می‌شوند. و با این اوصاف، تناقض کامل می‌شود: ۸۵ درصد از پیگردها و اقدامات قضایی در دادگاه کیفری بین‌المللی شامل آفریقایی‌ها می‌شود. و وقتی پرونده‌هایی علیه غربی‌ها باز می‌شود، عدالت به یک تهدید تبدیل می‌شود...

و دادگاه به یک هدف. و حالا شما هم می‌دانید: وقتی از خط قرمز عبور می‌کنید، این دادگاه است که قضاوت خواهد شد، قاضی است که قضاوت خواهد شد، و شاهد است که قضاوت خواهد شد. آنچه باقی می‌ماند قاتل است... که در ردیف جلو نشسته، به دوربین‌ها لبخند می‌زند و دعوت‌نامه‌هایی برای یک کنفرانس حقوق بشر دریافت می‌کند. چرا که نه؟  ترامپ ضربه مهلکی به قوانین بین‌المللی وارد کرد، از پشت به دادگاه کیفری بین‌المللی خنجر زد، سپس بقایای سیستم حقوق بشر را دفن کرد و جسد را به سمت ما پرتاب کرد: "آنجا، دفنش کنید،" او با همان لحنی که در طول قتل عام‌های سواحل سوریه دستور می‌داد، زمانی که علوی‌ها زیر آوار دفن شدند، بدون شاهد، بدون تحقیقات، گاهی بدون نام، فقط یک شماره... یک سوراخ، و همه چیز تمام شد. ترامپ مثل یک کابوی رفتار کرد: اول شلیک کرد و بعد اعلام کرد که هدف، تهدید امنیتی ایجاد می‌کند. همه اینها در مقابل دیدگان تمام جهان. و در مقابل دیدگان ما نیز... به طور دقیق، در مقابل دیدگان اروپا. اروپا این قوانین را از خاکستر جنگ‌هایش، عقده‌های روانی حل نشده‌اش و ترسش از خودش جعل کرد. و امروز ساکت تماشا می‌کند... با تمام عقده‌های روانی‌اش، اروپا امروز ساکت می‌ماند. فرزند برحق خود را با خونسردی دفن می‌کند، همانطور که مادران در غزه فرزندان خود را دفن می‌کنند... با یک قطره اشک، زیرا زمان، اجازه گریه طولانی نمی‌دهد. حالا می‌فهمی؟ همه قوانین حقوق بشر، از اساسنامه رم گرفته تا منشور بین‌المللی، به خوبی به سمینارهای دانشگاهی و دوره‌های آموزشی که با اعطای دیپلم و عکس‌های متخصصان خوشحال به پایان می‌رسند، می‌چسبند.

و همه چیز در واشنگتن تصمیم گرفته می‌شود. اینگونه است که عدالت بین‌المللی در عصر هژمونی اجرا می‌شود: فهرستی از تحریم‌ها... و فرش قرمز برای جلاد. آیا داستان را به درستی فهمیدید؟ یک زن ایتالیایی در فهرست تروریست‌های سیاسی ایالات متحده... نام او فرانچسکا آلبانیز است. او اهل غزه نیست، جنگ را تجربه نکرده، در محاصره به دنیا نیامده است. او سلاح یا بمبی در کیفش پنهان نمی‌کند، به هیچ سازمان مخفی تعلق ندارد... او از دنیای حقوق، از نهادهای سازمان ملل متحد، از یک بوروکراسی بی‌طرف می‌آید... تنها کاری که او انجام داد نوشتن یک گزارش رسمی در مورد وقایع غزه بود... او آنچه را که دید نوشت: خون، آوار، یک جنایت به خودی خود...

او نوشت که آنچه در آنجا اتفاق می‌افتد یک عملیات امنیتی یا دفاع از خود نیست، بلکه نسل‌کشی است... او کار خود را به زبان گزارش انجام داد، بدون شعار، بدون فریادهای جنگی، بدون حتی کشیدن یک هندوانه نیمه قرمز در حاشیه... فرانچسکا آلبانیز نظم جهانی را به لرزه درآورد زیرا دروغ نگفت... او قوانین دیپلماتیک را نقض نکرد... او به سادگی قانون را اجرا کرد...

طومار را امضا

کنید جایزه صلح نوبل برای فرانچسکا آلبانیز و پزشکان غزه 

15/07/2025

HAARETZ
Le mode de paiement par l’armée israélienne des conducteurs civils de bulldozers révèle le véritable objectif des démolitions systématiques à Gaza
Crimes de guerre, vous avez dit crimes de guerre ?

Éditorial, Haaretz, 13/7/2025
Traduit par Fausto GiudiceTlaxcala  

Alors que le Premier ministre Benjamin Netanyahou négocie un cessez-le-feu avec le Hamas, des centaines de bulldozers, d’excavatrices et de bulldozers blindés Caterpillar D9 israéliens poursuivent leurs efforts pour rendre Gaza inhabitable pendant des années.

La position officielle des Forces de défense israéliennes concernant les démolitions de maisons dans la bande de Gaza est que les travaux menés par des centaines d’engins lourds sont nécessaires pour des raisons opérationnelles.

En d’autres termes, l’armée israélienne ne donne l’ordre de raser des bâtiments résidentiels ou autres que lorsqu’ils constituent, par exemple, un danger pour les soldats ou entravent la circulation des véhicules militaires.

Cependant, le modèle selon lequel l’armée israélienne indemnise les opérateurs d’engins lourds à Gaza semble contredire cette affirmation. Selon un article publié la semaine dernière dans l’édition hébreue de Haaretz, l’armée propose de payer 2 500 shekels (environ 640 €) aux conducteurs de bulldozers et d’excavatrices pour raser un bâtiment de trois étages maximum et 5 000 shekels (1280 €) pour des structures plus hautes.

Cette structure tarifaire incite clairement les entrepreneurs à démolir autant de bâtiments que possible, aussi rapidement que possible. Si ces opérations étaient véritablement motivées par des besoins militaires, il serait difficile de justifier une telle indemnisation.

Le fait que le paiement soit effectué quotidiennement ou mensuellement renforce ce point. Même ainsi, cela représente beaucoup plus que ce que les opérateurs gagneraient pour un travail similaire en Israël, certains gagnant jusqu’à 30 000 shekels [7 700€] par mois selon certaines sources. Ces salaires élevés visent à compenser les risques mortels qui dissuadent de nombreux professionnels du secteur de se rendre à Gaza.

Dans la pratique, cependant, pour de nombreux opérateurs, ce travail reflète également un engagement idéologique. Parmi eux figure un groupe important de colons, tandis que les Arabes israéliens [=Palestiniens de 48], qui constituent une part importante du secteur des engins lourds en Israël, sont notablement absents.

Les conversations avec les personnes sur le terrain, qu’il s’agisse d’employés civils de l’armée israélienne ou de réservistes, révèlent que beaucoup abordent leur travail avec un sentiment de vengeance lorsqu’ils conduisent leurs bulldozers à travers les ruines des villes de Gaza.

Le résultat est que, tandis que le Premier ministre Benjamin Netanyahou négocie un cessez-le-feu avec le Hamas, des centaines de bulldozers, d’excavatrices et de bulldozers blindés Caterpillar D9 israéliens poursuivent le processus qu’ils ont entamé ces derniers mois : intensifier leurs efforts pour rendre Gaza inhabitable pendant des années.

Cette destruction n’est pas un effet secondaire des besoins militaires, mais un objectif en soi.

Il est profondément troublant de constater la destruction de biens civils sans objectif militaire impératif, une destruction disproportionnée par rapport à tout avantage militaire obtenu et le ciblage de sites religieux, d’hôpitaux et d’autres bâtiments à vocation humanitaire ou éducative est défini comme un crime de guerre, en particulier si cette destruction vise à garantir que les Palestiniens de Gaza n’aient nulle part où retourner, dans le cadre d’un plan de transfert ou d’expulsion de population.

Israël doit mettre fin immédiatement à ces activités.



FRANCESCA ALBANESE
DALL’ECONOMIA DELL’ OCCUPAZIONE ALL’ ECONOMIA DEL GENOCIDIO
Rapporto al Consiglio per i diritti umani delle Nazioni Unite


 Leggi anche
L’economia del genocidio e le aziende tecnologiche
Silvia Ribeiro

ZVI BAR’EL
Les conflits sectaires permettent à Israël de “cogérer” la Syrie

Selon l’interprétation syrienne des événements, Israël prévoit d’exploiter les conflits internes dans le pays, en particulier dans le district druze, afin de s’imposer comme une « force de police » capable d’empêcher le gouvernement d’établir son contrôle sur l’ensemble du pays.

Zvi Barel, Haaretz, 15/7/2025
Traduit par Fausto GiudiceTlaxcala  

Alors qu’Israël examine attentivement les possibilités d’une normalisation – ou tout au moins d’un accord de sécurité, voire d’une simple entente – avec le nouveau gouvernement syrien, le pays du président Ahmed al-Charaa est en feu, au sens propre comme au figuré. La Syrie reste un État sans gouvernement, puisque son gouvernement central ne contrôle que 60 à 70 % de son territoire.


Al-Charaa, vu par Kamal Sharaf, Yémen

Les Israéliens ont déjà oublié le massacre des Alaouites dans le district de Lattaquié, en Syrie, en mars, qui a fait 1 700 morts. Il en va de même pour les violents affrontements qui ont opposé en avril les membres de la communauté druze et les forces gouvernementales ou les forces alliées au gouvernement. L’attaque du 22 juin contre l’église Mar Elias, qui a fait au moins 25 morts, n’a pas non plus beaucoup impressionné Israël.

Mais dimanche, une autre flambée de violence dangereuse s’est produite, qui pourrait dégénérer en un nouvel affrontement entre les Druzes et le gouvernement. Et dans ce conflit, Israël est déjà profondément impliqué.

En apparence, tout a commencé par un incident banal. Un jeune marchand de légumes druze a été victime d’un vol commis par un gang de Bédouins alors qu’il conduisait son camion de légumes sur la route principale entre Soueïda et Damas. Les vols ne sont pas rares dans le district sud de Soueïda et font depuis longtemps partie intégrante de l’« économie » de la région.

Mais cette fois-ci, le vol a dégénéré en affrontements généralisés. En réponse à cela, et après que des Bédouins ont enlevé plusieurs membres de la communauté druze, des Druzes armés ont capturé certains membres de la tribu bédouine qui vit dans la ville de Soueïda.

Les otages ont ensuite été libérés, mais les affrontements, qui ont donné lieu à des tirs de mortier, à l’utilisation de drones et de mitrailleuses, ont fait 40 morts et une centaine blessés. Depuis lors, le nombre de morts est passé à 90 et les affrontements se poursuivent au moment où nous écrivons ces lignes.

Le gouvernement syrien a rapidement annoncé lundi qu’il intervenait pour rétablir le calme et a commencé à déployer des forces de police et des chars vers le lieu des affrontements. À la suite d’informations faisant état de frappes israéliennes dans cette ville à majorité druze, le ministre syrien de la Défense a annoncé un cessez-le-feu, mettant officiellement fin à toute lutte intestine dans la région.

La réponse du régime syrien est celle que prendrait n’importe quel pays qui souhaite mettre fin aux affrontements armés et empêcher leur propagation à d’autres régions du pays. Mais à Soueïda, ville druze, la situation est pour le moins un peu plus compliquée.

Militialand

En mai, les dirigeants druzes de Soueïda ont signé un accord avec le gouvernement visant à apaiser les violences qui avaient éclaté précédemment. En vertu de cet accord, les milices druzes – qui sont plusieurs – sont censées remettre leurs armes à l’armée syrienne et, à une date ultérieure, être intégrées à celle-ci. Un accord similaire a été conclu avec les forces kurdes opérant sous l’égide des Forces démocratiques syriennes, qui contrôlent le nord du pays.

L’accord avec les Druzes stipule également que les forces de sécurité syriennes seront chargées d’assurer la sécurité sur la route principale entre Damas et Soueïda, celle-là même où le marchand de légumes a été agressé, déclenchant les derniers affrontements.

En vertu de cet accord, les forces de sécurité syriennes sont censées assurer la sécurité de l’ensemble du district. Mais ici, elles se heurtent à l’opposition de certaines milices druzes, dont les loyautés sont partagées entre les trois chefs spirituels de la communauté.

Certaines milices ont déclaré être disposées à coopérer avec l’armée. Mais l’une d’entre elles, fidèle au chef spirituel Hikmat al-Hijri, a déclaré qu’elle ne déposerait pas les armes tant qu’une armée nationale syrienne n’aurait pas été mise en place. Une autre a déclaré qu’elle ne faisait pas confiance à la promesse du gouvernement syrien de protéger les Druzes, ajoutant que si la milice finit par être intégrée à l’armée, cela ne se fera que si les forces druzes constituent une unité distincte chargée de protéger leur district d’origine.

En conséquence, l’armée et la police syriennes n’ont jusqu’à présent pas été en mesure d’entrer dans le district. Et selon les Druzes, elles n’ont pas non plus protégé la route principale entre Soueïda et Damas.

L’ironie, c’est que les milices, les dirigeants druzes et le gouvernement s’accordent tous à dire que le problème est dû à l’absence du gouvernement tant dans le district que sur la route principale. Le régime fait valoir, avec beaucoup de raison, que son échec est dû à l’opposition des Druzes à l’entrée de ses forces dans la région. Les Druzes, en revanche, affirment qu’il s’agit d’un échec délibéré visant à compromettre leur sécurité.

« Les causes de cette escalade sont claires et récurrentes », a déclaré dans un communiqué la milice des Hommes de la dignité, la plus importante des milices druzes, dirigée par Laith al-Balous. « Elles commencent par l’absence délibérée des forces de l’État sur l’artère vitale qui relie Damas à Soueïda et se poursuivent par les attaques répétées contre des civils sur cette route, que le gouvernement ignore depuis des mois. »

Comme lors des affrontements d’avril, les dirigeants druzes ont cette fois encore demandé à la communauté internationale d’intervenir pour « protéger la minorité druze de l’anéantissement ». Cela a ébranlé le gouvernement d’Al-Charaa, car cela le présente comme incapable de protéger ses citoyens et comme laissant les milices et les gangs sévir et attaquer les civils, parfois les Alaouites, parfois les Druzes.

Le gouvernement n’a même pas été en mesure d’empêcher l’attaque contre l’église Mar Elias, qui a été attribué à l’État islamique, mais qui pourrait avoir été perpétré par d’anciens membres mécontents de la milice d’Al-Charaa, Hayat Tahrir al-Cham. Tout cela se passe alors qu’Al-Charaa visite les capitales du monde entier, essayant de montrer qu’il contrôle totalement la situation et promettant qu’il peut protéger tous les Syriens afin de mobiliser les énormes investissements dont la Syrie aura besoin pour sa reconstruction.

Mais le problème ne s’arrête pas là. Israël s’est imposé comme un acteur clé dans le sud de la Syrie et sur le plateau du Golan syrien, non seulement en tant que partie contrôlant de vastes territoires sur lesquels il a construit des bases militaires, mais aussi en tant que garant de la sécurité de la communauté druze.

Par conséquent, lorsque les dirigeants druzes font appel à la communauté internationale, la Syrie interprète cela comme un appel à l’intervention israélienne. Et en effet, Israël est intervenu. Lundi, lorsque l’armée syrienne a tenté d’envoyer des chars dans le quartier en proie à des troubles, elle a été attaquée par des avions israéliens qui ont bloqué leur avancée.

L’explication officielle d’Israël est que l’attaque visait à empêcher les chars d’entrer dans le district. « La présence de tels véhicules dans le sud de la Syrie pourrait constituer une menace pour Israël. Les Forces de défense israéliennes ne permettront pas l’existence d’une menace militaire dans le sud de la Syrie et s’efforceront de l’empêcher. »

Selon cette explication, l’attaque de l’armée israélienne visait à empêcher la Syrie de violer la « ligne de contrôle » établie par Israël, qui fait désormais l’objet de négociations entre Israël et la Syrie.

Mais cette explication n’a pas vraiment convaincu le gouvernement syrien, qui considère cette attaque comme une violation de la souveraineté syrienne et une ingérence israélienne dans les affaires intérieures du pays. De plus, alors que les médias israéliens s’empressent de rapporter les accords et la coordination avec le gouvernement syrien ainsi que les progrès de la Syrie sur la voie de la normalisation avec Israël, l’intervention militaire israélienne montre qu’aucun accord de sécurité n’a encore été conclu.

Selon l’interprétation des événements par la Syrie, Israël prévoit d’exploiter les conflits internes dans le pays, en particulier dans le district druze, afin de s’imposer comme une « force de police » capable d’empêcher le gouvernement d’établir son contrôle sur l’ensemble du pays. Dans la pratique, le contrôle géographique du territoire syrien par Israël a ainsi fait de ce dernier un partenaire dans la gestion du pays.

La connexion turque

Cette évolution dangereuse se produit alors même que les USA s’efforcent d’aider le gouvernement d’Al-Charaa à stabiliser son pouvoir dans tout le pays.

Copains comme cochons: Ryad, 25 mai 2025

Depuis que le président Donald Trump a serré la main d’Al-Charaa. lors de sa visite en Arabie saoudite, où il a levé les sanctions contre la Syrie, ouvrant ainsi grand la porte à la coopération internationale avec le nouveau gouvernement syrien, l’ambassadeur usaméricain en Turquie et envoyé spécial en Syrie et au Liban, Tom Barrack, a exercé de fortes pressions sur les Kurdes pour qu’ils mettent en œuvre l’accord qu’ils ont signé avec Al-Charaa et rejoignent l’armée nationale.

On ne sait toujours pas comment Washington va gérer la question druze, l’implication d’Israël dans ce dossier et le territoire contrôlé par Israël. Il est toutefois important de rappeler que la Turquie est également impliquée dans toutes ces questions. Ankara est devenu le protecteur d’Al-Charaa, avec la bénédiction de Washington et de Riyad.

Al-Charaa reçu par Ilham Aliyev, Monsieur BOAI (Bons offices auprès d'Israël)

La Turquie et Israël ont mis en place un mécanisme de coordination grâce à la médiation de l’Azerbaïdjan. Samedi, Bakou a également accueilli Al-Charaa, et « en marge » de cette visite, de hauts responsables syriens, dont le ministre des Affaires étrangères Asaad al-Shibani, ont rencontré des responsables israéliens. Néanmoins, le mécanisme de coordination vise uniquement à prévenir les affrontements « involontaires » entre les Forces de défense israéliennes (FDI) et les forces turques, et non à traiter les activités des FDI dans le sud de la Syrie.

La Turquie estime qu’Israël doit se retirer de tout le territoire syrien et revenir aux lignes établies dans l’accord de séparation des forces de 1974. Elle tente actuellement de convaincre l’administration usaméricaine d’adopter cette position et de persuader Al-Charaa de subordonner tout accord avec Israël à cette condition.

 

 

توري باتشيكو: المهاجرون يزرعون، و فوكس يحصد
Torre Pacheco : les migrants sèment, Vox récolte
Torre-Pacheco, los inmigrantes siembran la huerta y Vox recoge los frutos

 

Torre Pacheco : les migrants sèment, Vox récolte

La région de Murcie a offert à l'extrême droite sa première victoire électorale lors des élections générales de 2019. Son discours, plein de contradictions, repose sur trois piliers fondamentaux : l'agriculture, l'eau et l'immigration.

Murcie a été la première et la seule communauté autonome où Vox a remporté la victoire aux dernières élections générales de 2019. Le parti d'Abascal a obtenu près de 30 % des voix et a détrôné le PP. D'un côté, il se vante de défendre les campagnes et encourage les agriculteurs à irriguer sans contrôle. De l'autre, il établit un lien entre immigration et délinquance dans un discours plein de contradictions qui ne repose pas sur des données, mais sur la peur. Et la commune de Torre-Pacheco, en plein cœur de la campagne de Carthagène, en est le meilleur exemple.

Cette commune murcienne essentiellement agricole compte environ 36 000 habitants, dont près de 11 000 étrangers, soit 30 % de la population. La migration a commencé dans les années 80, lorsque le transfert d'eau du Tajo vers la Segura a été achevé et que l'agriculture à sec est devenue une agriculture d'irrigation. Nous avons tenté de comprendre la réalité locale et de connaître le discours du parti d'extrême droite, ses conséquences et ses contradictions dans une région où la tragédie écologique de la Mar Menor monopolise le débat politique.

توري باتشيكو: المهاجرون يزرعون، و فوكس يحصد

 منحت منطقة مورسيا اليمين المتطرف أول انتصار انتخابي له في الانتخابات العامة لعام 2019. ويستند خطابه، المليء بالتناقضات، إلى ثلاث ركائز أساسية: الزراعة والمياه والهجرة.

كانت مورسيا أول وحيدة منطقة ذات حكم ذاتي فاز فيها حزب فوكس في الانتخابات العامة الأخيرة التي جرت في عام 2019. حصل حزب أباسكال على ما يقرب من 30٪ من الأصوات وأطاح بحزب الشعب. من ناحية، يتباهى الحزب بالدفاع عن الريف ويشجع المزارعين على الري دون رقابة. من ناحية أخرى، يربط بين الهجرة والجريمة في خطاب مليء بالتناقضات لا يستند إلى بيانات، بل إلى الخوف. وتعد بلدة توري-باشكو، الواقعة في قلب ريف قرطاجنة، أفضل مثال على ذلك.

تضم هذه البلدية الريفية في مورسيا حوالي 36000 نسمة، منهم حوالي 11000 أجنبي، أي 30% من السكان. بدأت الهجرة في الثمانينيات، عندما اكتمل نقل المياه من نهر تاجو إلى نهر سيغورا وتحولت الزراعة البعلية إلى زراعة ري. حاولنا فهم الواقع المحلي والتعرف على خطاب الحزب اليميني المتطرف وعواقبه وتناقضاته في منطقة تحتكر فيها المأساة البيئية في مار مينور النقاش السياسي.

 






14/07/2025

ANIL K SOOD
La détresse des paysans indiens est une réalité

Cette série en deux parties examine la réalité des conditions agricoles afin d’identifier une approche possible de la politique agricole, une approche qui pourrait contribuer à trouver une solution à long terme.

Anil K Sood, The New Indian Express, 21/2/2024
Traduit par
Fausto GiudiceTlaxcala  

Le professeur Anil K Sood est cofondateur et professeur de l’Institute for Advanced Studies in Complex Choices (IASCC) basé à Hyderabad. Biographie. @AnilKSood5

Nos agriculteurs en savent-ils plus sur leur situation économique que nos analystes politiques et nos intellectuels ? Ces derniers affirmeraient le contraire.

Prenons l’exemple de Bharat Ramaswami. Dans son rapport à la XVe Commission des finances, Ramaswami se réfère à un article de Chand, Saxena et Rana pour suggérer que l’agriculture est une activité rentable.

« Chand, Saxena et Rana (2015) montrent que le revenu agricole était supérieur de 70 % au coût de tous les intrants variables (y compris la main-d’œuvre salariée) en 2011/12. Bien que cette rentabilité ait été exceptionnelle en raison des prix agricoles inhabituellement élevés cette année-là, le taux de rentabilité se situait entre 40 et 50 % dans les années 1990 et au milieu des années 2000 », affirme-t-il.

Un autre discours populaire, soutenu par des analystes politiques influents et des personnalités des médias, suggère que les agriculteurs sont riches car ils achètent des voitures de luxe.

Cette série en deux parties tente d’aller au-delà de ces discours simplistes et examine la réalité des conditions agricoles afin d’identifier une approche possible de la politique agricole, une approche qui puisse contribuer à trouver une solution à long terme.

Commençons par une affirmation simple : l’agriculture n’est pas une activité rentable et ne peut enrichir les agriculteurs, compte tenu de notre politique de prix et du mécanisme de prix minimum de soutien (MSP) qui nous aide à mettre en œuvre cette politique.
Lire la suite



DAWN
Les USA doivent enquêter sur le meurtre du citoyen usaméricain Saif al-Din Musalat par des colons israéliens et traduire ses auteurs en justice

 DAWN, 12/7/2025
Traduit par Fausto GiudiceTlaxcala 


Musalat, l’un des sept citoyens usaméricains assassinés par des Israéliens en Cisjordanie depuis 2022

Washington, DC, 12 juillet 2025 – Le gouvernement usaméricain devrait enquêter et garantir que les responsables du meurtre de Saif al-Din Musalat, un jeune homme de 20 ans originaire de Floride, battu à mort par des colons israéliens le 11 juillet 2025 dans le village de Sinjil, en Cisjordanie, dans les territoires palestiniens occupés, soient traduits en justice. Les USA n’ont pas mené d’enquête sérieuse ni traduit en justice les meurtriers israéliens d’au moins six autres citoyens usaméricains depuis 2022.

« Le moins que le président Trump puisse faire est d’exiger une enquête sur le meurtre sauvage de ce jeune Américain et d’insister pour que les colons extrémistes israéliens qui l’ont battu à mort soient tenus responsables », a déclaré Sarah Leah Whitson, directrice exécutive de DAWN. « Si les Israéliens continuent de tuer des citoyens américains, c’est parce qu’ils savent qu’ils peuvent s’en tirer à bon compte, convaincus que le gouvernement américain ne leur demandera pas de rendre des comptes. »

Le 11 juillet 2025, des colons israéliens ont envahi le village de Sinjil, en Cisjordanie, où ils ont affronté Musalat et l’ont battu à mort. Musalat, qui rendait visite à sa famille pour l’été, protestait contre la construction d’un nouvel avant-poste israélien illégal sur les terres du village d’al-Mazra’a ash-Sharqiya lorsque des colons israéliens l’ont attaqué, selon sa famille. La famille de Musalat a rapporté que les colons ont empêché les secours d’accéder à Musalat pendant plus de trois heures ; il a été déclaré mort à son arrivée à l’hôpital. Les mêmes colons ont également tué Mohammed Rizq Hussein al-Shalabi, 23 ans, qui a aussi été laissé pour mort pendant des heures.

« L’ambassadeur Huckabee devrait faire son travail et exiger que le gouvernement israélien traduise en justice les responsables de ce crime odieux », a déclaré Charles Blaha, conseiller principal de DAWN et vétéran du département d’État usaméricain depuis 32 ans. « Il convient de rappeler que la protection des citoyens américains à l’étranger est le premier devoir de nos ambassades. »

L’armée israélienne a déclaré qu’elle examinait la question, confirmant que les colons se livraient à « des actes de vandalisme contre des biens palestiniens, à des incendies criminels et à des affrontements physiques ». Au 12 juillet 2025, la police israélienne avait arrêté six personnes en relation avec le meurtre de Musalat, mais aucune accusation n’avait été prononcée.

Le bilan d’Israël en matière d’enquêtes et de poursuites contre des soldats et des colons israéliens pour le meurtre de citoyens usaméricains, de Palestiniens-USAméricains, de journalistes et de Palestiniens n’est ni transparent, ni crédible, ni fiable. Les autorités israéliennes n’ont pris aucune mesure punitive sérieuse contre les auteurs des meurtres antérieurs de citoyens USaméricains, notamment Rachel Corrie, Orwah Hammad, Mahmoud Shaalan, Omar Asad, Shireen Abu-Akleh, Ayşenur Eygi et trois enfants usaméricains : Amer Rabee, un enfant palestino-usaméricain de 14 ans originaire du New Jersey ; Tawfic Abdel Jabbar, un enfant palestino-usaméricain de 17 ans originaire de Louisiane ; et Mohammad Alkhdour, un enfant palestino-usaméricain de 17 ans originaire de Floride.

Selon des données de l’organisation israélienne de défense des droits humains Yesh Din, « la probabilité qu’un soldat israélien soit poursuivi pour avoir tué un Palestinien n’est que de 0,4 % – soit une poursuite pour 219 décès signalés à l’armée ». En ce qui concerne les violences commises par les colons israéliens à l’encontre des Palestiniens en Cisjordanie, les chances que les responsables soient tenus pour responsables sont tout aussi minces. Entre 2005 et 2024, Yesh Din a constaté que « seulement 3 % des enquêtes sur les crimes à motivation idéologique commis contre des Palestiniens en Cisjordanie ont abouti à une condamnation totale ou partielle. Ce faible taux de condamnation indique, depuis au moins deux décennies, que les forces de l’ordre ne prennent pas au sérieux la violence des colons, ce qui renforce le sentiment d’impunité des auteurs et encourage la répétition de ces actes ».

Le gouvernement usaméricain peut prendre plusieurs mesures pour garantir qu’il soit fait justice pour les citoyens usaméricains tués à l’étranger, notamment exercer des pressions diplomatiques, mener ses propres enquêtes indépendantes, demander l’extradition et la poursuite des auteurs, et imposer des sanctions à leur encontre. Dans le cas présent, l’administration Trump devrait au minimum ouvrir une enquête du ministère de la Justice sur ce meurtre, exiger du gouvernement israélien qu’il autorise l’accès aux auteurs et aux témoins, poursuivre les meurtriers si Israël ne le fait pas, et leur imposer des sanctions usaméricaines.

« Le système judiciaire israélien s’est révélé totalement incapable de tenir ses propres citoyens responsables du meurtre de Palestiniens, y compris de citoyens usaméricains », a déclaré Raed Jarrar, directeur du plaidoyer de DAWN.

Alors que le gouvernement usaméricain a activement enquêté et sanctionné le meurtre d’Israéliens par des Palestiniens, il n’a pas protégé les USAméricains assassinés par des Israéliens. À la suite des attaques du Hamas contre Israël le 7 octobre, au cours desquelles 40 citoyens usaméricains ont été tués, le ministère de la Justice a lancé une enquête approfondie et a engagé des poursuites pénales contre des responsables du Hamas pour meurtre et terrorisme.  En revanche, le gouvernement américain n’a jamais a annoncé les conclusions de l’enquête qu’il affirme avoir été lancée par le ministère de la Justice en 2022 sur le meurtre, le 11 mai 2022, de la journaliste usaméricano-palestinienne Shireen Abu-Akleh. Le ministère de la Justice n’a même pas tenté d’enquêter sur le meurtre de la militante usaméricano-turque Aysenur Eygi, abattue par les forces israéliennes en Cisjordanie occupée le 6 septembre 2024.

Au lieu de cela, le gouvernement usaméricain a continué à récompenser Israël par un soutien militaire et politique, et à garantir l’impunité des criminels israéliens devant les instances internationales, y compris la Cour pénale internationale (CPI). L’administration Trump a également imposé des sanctions à la procureure de la CPI et à plusieurs juges, ainsi qu’à la rapporteure spéciale des Nations unies Francesca Albanese, pour leurs efforts visant à tenir les responsables israéliens responsables de leurs crimes.

Le 20 janvier 2025, lors de son premier jour au pouvoir, le président Trump a annulé le programme de sanctions mis en place par le président Biden pour punir les colons israéliens violents en Cisjordanie.

« Le meurtre du citoyen usaméricain Saif al-Din Musalat est une conséquence directe de la décision du président Trump, dès son premier jour au pouvoir, de lever les sanctions contre les colons israéliens violents », a déclaré Jarrar. « Lorsque vous supprimez les mesures visant à responsabiliser les colons extrémistes, vous leur donnez en fait le feu vert pour intensifier leurs violences contre les Palestiniens, y compris les citoyens usaméricains. »

USAméricains assassinés par les forces armées israéliennes ou les forces paramilitaires des colons soutenues par l’État depuis 2022

1.                  Saif al-Din Musalat, 11 juillet 2025

2.                 Amer Rabee, un enfant palestino-usaméricain de 14 ans originaire du New Jersey, a été mortellement abattu par des Israéliens dans la ville de Turmus Ayya, au nord de la ville de Ramallah, le 6 avril 2025.

3.                 Mohammad Alkhdour, un jeune Palestinien de 17 ans originaire de Floride, s’est fait tuer par un tir dans la tête le 10 février 2024 par les forces israéliennes à Biddu, en Cisjordanie, alors qu’il conduisait une voiture.

4.                Tawfic Abdel Jabbar,  un adolescent palestino-usaméricain de 17 ans originaire de Louisiane, a été abattu par les forces israéliennes près de Ramallah le 19 janvier 2024.

5.                 Ayşenur Eygi, militante turco-usaméricaine, a été abattue par les forces de défense israéliennes le 6 septembre 2024 alors qu’elle participait à une manifestation à Beita, en Cisjordanie.

6.                Shireen Abu-Akleh, journaliste palestino-usaméricaine, a été tuée le 11 mai 2022, par Alon Scoglia, membre de l’unité Duvdevan des Forces de défense israéliennes, dans ce qui semble être un assassinat ciblé.

7.                 Omar Assad, 78 ans, a été tué le 12 janvier 2022 à Jiljilya, en Cisjordanie, par la tristement célèbre brigade Netzah Yehuda, que le secrétaire d’État Blinken a refusé de sanctionner en application des lois Leahy usaméricaines.