10/02/2022

SERGIO RODRIGUEZ GELFENSTEIN
Who fabricates a war and how?
Biden, Johnson & Co., playing Liar's Poker

 Sergio Rodríguez Gelfenstein, 2/2/2022
Translated by
United World International, revised by John Catalinotto

Feb. 2 – It is almost natural that countries (especially the powers that have more capability of doing so), would like to resolve their internal problems by unleashing conflicts abroad. For that, they invent attacks on their national security, exploit false national interests and make absolutist calls for national unity in defense of the threatened sovereignty and integrity.
Who can doubt that the artificial conflict between Russia and Ukraine corresponds to this logic? Especially given the continual and accelerated failure of the administrations of Joe Biden in the United States and Boris Johnson in Great Britain. Biden’s popularity is one of the lowest of any US president at the end of his first year in office.


Ingram Pinn/Financial Times

According to an article published by the Los Angeles Times on Jan. 20, which cites an Associated Press – NORC Center for Public Affairs Research survey, only 43% approve of the U.S. president’s management. In addition, just 28% want Biden to run for re-election in 2024, including only 48% of Democrats.  Regarding the economy, the situation for Biden is worse, as scarcely 37% evaluate the president’s management positively. It should be noted that the 2021 inflation rate was the highest in 40 years.

Nor is the popular perception of his handling the pandemic any better, rejected by 55% of Americans. In the same way, it is considered that the government has been totally inefficient in resolving the migration problem and has not even been able to carry out its spending plan in terms of infrastructure and improvement of the economy.

Biden, Johnson failing in polls

In general, people perceived Biden as being unable to build consensus with the Republicans – which was a great promise of his campaign – and he has not succeeded in convincing some of the more conservative legislators of his own Democratic Party to support his program. In this context, citizens wonder what is the point of re-electing Biden, which they see as extending the crisis.

Boris Johnson’s situation is similar. Johnson is being questioned and debated in the midst of a deep political crisis, originating from the leak of an email in which the prime minister’s principal secretary, Martin Reynolds, invited government personnel to a party during full COVID-19 lockdown.

Thus, the leader of the Labor Party, Keir Starmer, has called Johnson to resign, while polls show that 90% of Britons think he should step aside.


Plop & KanKr

In this context, whoever has doubts about the true objectives involved in the development of the “Ukrainian crisis” should listen to Johnson who, after a visit to that country, first apologized for having attended the aforementioned party and then appealed to jingoist sentiment, calling to “concentrate all efforts to confront Russia.” All this, after the Scottish deputy Ian Blackford called on him to agree to be “investigated by the police for violating their own laws.” For her part, the deputy Angela Rayner, the Labor Party’s number two, said Johnson “had to go” immediately.

When another deputy accused him of “ruining the country’s reputation, Johnson responded by saying that: “Our country’s reputation in the world is based […] on the fact that we are able to unite allies to oppose Vladimir Putin. This is what the world is focused on right now and what I’m focused on right now,” making it clear what the real goal of his Ukrainian affair is.

Likewise, by clearly establishing who would die in a possible war between Russia and Ukraine, Johnson stated that: “The best we can do is inform the Russian citizens that the Ukrainians will fight to the last drop of blood.” Simply put, Johnson decided that Ukrainians must die to save him and Biden from a political debacle.

Ukrainian president contradicts Biden

Some unwary reader might think that what I am writing about the situation on the Russian-Ukrainian border is speculation. That reader should read what the Ukrainian authorities say, those in charge of reporting what is actually happening there. Last Friday, January 28, the president of Ukraine, Vladimir Zelensky, warned that the impression is being created in the West that war with Russia is imminent. Ruling out that this will happen, Zelensky lamented at the same time because the terror created around the alleged war is hurting the national economy.

09/02/2022

سخنان گرهارد مِرت شِنک در برلین مقابل سفارت آمریکا - 5 فوریه 2022

در مقابله با جوّسازی غرب برای جا انداختن عملیات نظامی در افکار عمومی بخاطر خطر تهاجم روسیه به اوکرائین

بفارسی از حمید بهشتی , تلاکسکالا

چندی پیش بیستمین  سالروز بکار افتادن اردوگاه اسرا در پایگاه نظامی آمریکا در گوانتانامو (واقع در کوبا) بود. این اردوگاه اسرا به خوبی برای توضیح ارتباط آمریکا با حقوق بشر مناسب است. نگهبانی از حقوق بشر معمولا در صورتی از سایر کشورها طلب می شود که به نفع آمریکا باشد. اما در صورتیکه حقوق بشر با منافع قدرتمداری خودشان مناسب نباشد، آنگاه بدون اندکی درنگ از آن صرف نظر گشته، کوچک ترین توجهی بدان نمی شود و همه متحدان نیز آن را ندید می گیرند و رسانه های تحت تمکین سرمایه در صدد مشروع جلوه دادن آن بر می آیند. اردوگاه اسرا در گوانتانامو هنوز نیز برپاست و این به معنی 20 سال، تداوم نقض حقوق بشر از جانب آمریکا و اعمال روش های شکنجه مانند "واتر بُردینگ" (ایجاد خفگی با زیرآب بردن سر زندانیان) است. اما چرا عوامل شکنجه گر در گوانتانامو نیز دادگاهی نمی شوند، همانگونه که به تازگی در مورد یکی از مأموران پلیس مخفی سوریه صورت گرفت؟ اینجاست که بار دیگر دورویی سیاستمداران آلمان و رسانه های "با کیفیت" ظاهر می گردد. علاوه بر آن آمریکا سایر کشورها را به نقض حقوق بشر متهم می سازد. آنان خود را بمثابه سرزمین الهی می نگرند و تصور می کنند خدا بدانها دستور داده است معیارهای خود را بر تمامی گیتی مسلط سازند. جای دارد که آنها نظری به انجیل بیافکنند، به نامه یوحنا در بند 8 ، آیه 7 را بخوانند و ذهن خویش را به تمثیل زناکار مشغول نمایند: هر که در میان شما مرتکب گناه نگشته است، اولین سنگ را بسوی او بیاندازد. بنابراین آمریکا فقط در صورتی اجازه دارد سایر کشورها را بخاطر نقض حقوق بشر محکوم نماید که خودشان بی گناه باشند. اما ایمان آمریکا به انجیل اینقدرها نیز محکم نیست. آنها فقط بخاطر حفاظت از سوداگری و قدرتمندیشان به حقوق بشر متوسل می گردند.

نقض حقوق بشر در آمریکا دارای سنّتی طولانی است. اینکار با مقابله با بومیان اصلی آن سرزمین که اراضی آنها را غصب ، آنها را کشته و فرودست نموده، در محیط های اسکانِ نامناسب برای زندگی محصور کردند، آغاز می گردد. آمریکا چین را به نقض حقوق بشر متهم می سازد، بجای اینکه به سرخ پوستان، زمین هایشان را پس دهد و مظالمی را که بدانها روا نموده جبران نماید. آمریکا نمونه بارز استعمارگر است و مظهر آن، زندانی سیاسی بومی آمریکا لئونارد پلِتیر است. در ماه ژوئن 2021 جِیمز رِینولد، نماینده دادستانی، که مسئول دادرسی پلتیر در محکوم گشتن او بوده در نامه ای که به رئیس جمهور، بایدن، نوشت درخواست آزادی وی را نمود. علاوه بر آن بطور رسمی بخاطر اسارت و محکوم نمودن، از وی طلب پوزش نمود. وی این را نیز پذیرفت که هیچ گونه مدرکی علیه پلتیر در دست نداشته اند و به همین جهت او هرگز نمی بایست محکوم می شده است. این نمونه خوبی برای احترام به حقوق بشر در آمریکاست.

دولت های آمریکا با سرخ پوستان بیش از 2 هزار قرارداد بستند که حتا به یکی از آنها نیز پایبندی نشان ندادند. تمامی آنها را بی شرمانه زیر پا نهادند. این نیز در باره بی وفایی آمریکا به پیمانهایش که برای زمان حال نیز مصداق دارد. فقط کافیست به قرارداد هسته ای با ایران اشاره شود. اما از سایرین خواهان پایبندی به قراردادها می باشند. چه بازی دورویانه و بی شرمانه ای را این ابر قدرت بازی می کند که نقش پلیس جهانی را برای خود قائل است و در عین حال هم شاکی، هم قاضی و هم مجری می خواهد باشد. آمریکا با باصطلاح متحدین خویش نیز بهتر ازاینها رفتار نمی کند، همانگونه که در تصمیم آخرش در مورد افغانستان می توان دید: پای خود را از افغانستان بیرون کشید و دست متحدینش را در حنا گذارد.

مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال 1970 بیانیه ای را تصویت نمود:

"همه کشورها از حقوق مربوط به تمامیت ارضی برخوردارند. آنها برابرانه دارای این حقوق و وظایف بوده، عضو جامعه بین الملل می باشند، بدون توجه به تفاوت های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی یا هر گونه ی دیگر". این نیز ذکر شده است که: "همه کشورها موظف اند حقوق سایر کشورها را رعایت نمایند. هر کشور حق دارد نظام سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی خویش را آزادانه برگزیده و متحول سازد".

بدین قرار تحریم های آمریکا علیه کوبا، نیکاراگوئه، ونزوئلا و سایر کشورهای ناخوشایند برای آمریکا، اساساَ ناقض حقوق بین الملل و بیانیه سازمان ملل متحد است.

GERHARD MERTSCHENK
„Haben die USA das moralische Recht, gegen andere Länder in einer Sache vorzugehen, in der sie selber Schuld auf sich laden?“

Gerhard Mertschenk ist Mitglied des Vorstandes der Alexander-von-Humboldt-Gesellschaft in Berlin und in der Organisation Venezuela Avanza aktiv. Er hielt folgende Rede am 5. Februar 2022 in Berlin.

 

Liebe Anwesende,

vor Kurzem wurde an den 20. Jahrestag der Inbetriebnahme des Gefangenenlagers im USA-Militärstützpunkt Guantánamo auf Kuba erinnert. Dieses Gefangenenlager eignet sich hervorragend, das Verhältnis der USA zu Menschenrechten zu erläutern. Die Einhaltung von Menschenrechten wird von anderen Ländern immer dann eingefordert, wenn es den Interessen der USA nützt. Wenn jedoch Menschenrechte den eigenen Machtansprüchen entgegenstehen, dann wird sich skrupellos über sie hinweggesetzt und sie werden vollkommen missachtet. Und alle Verbündeten sehen darüber hinweg und die kapitalhörigen Medien versuchen sich in Rechtfertigungen. Das Gefangenenlager in Guantánamo ist noch immer in Betrieb, d.h. 20 Jahre anhaltende Verletzung von Menschenrechten durch die USA und offiziell angeordnete Anwendung von Foltermethoden wie das berüchtigte „waterboarding“. Warum werden die staatlichen US-Folterknechte in Guantánamo nicht auch vor Gericht gestellt, wie es jetzt mit einem syrischen Geheimdienstmann geschah? Da wird wieder die doppelte Moral sichtbar, die von den BRD-Politikern und den "Qualitätsmedien" praktiziert wird.

Die USA maßen sich zudem auf der anderen Seite an, anderen Ländern die Verletzung von Menschenrechten vorzuwerfen. Sie betrachten sich als „God’s own country“, Gottes eigenes Land, und glauben, Gott hätte ihnen das Gebot erteilt, ihre Werte in alle Welt zu tragen und durchzusetzen. Sie sollten aber mal in die Bibel schauen, Johannes Evangelium, Kapitel 8, Vers 7 lesen und sich mit der Parabel von der Ehebrecherin beschäftigen: Wer unter euch ohne Sünde ist, der werfe den ersten Stein auf sie. Die USA dürften also andere Länder nur dann wegen Verletzung von Menschen-rechten anklagen, wenn sie selber ohne Sünde wären. Aber so weit geht die Bibel-gläubigkeit der USA nicht. Sie frönen nur der Absicherung ihrer Profitgier und ihres Machtanspruches.

Die Verletzung der Menschenrechte in den USA hat eine lange Tradition. Sie fängt schon an mit dem Vorgehen gegen die Ureinwohner, denen ihr Land weggenommen wurde, die ermordet, diskriminiert und in unwirtliche Reservate weggesperrt wurden, von denen noch heute etliche existieren. Was für ein Geschrei würden die USA und die ihr hörigen Medien erheben, wenn China so gegen die Uiguren vorgehen würden? China nimmt ihnen nicht das Land, ermordet sie nicht und sperrt sie nicht in unwirtliche Reservate ein. Und trotzdem werfen die USA China die Verletzung von Menschenrechten vor, anstatt den Indianern ihr Land zurückzugeben und sie für die erlittenen Unbilden zu entschädigen. Das ist typische Kolonialherrenmanier. Davon zeugt auch der seit 1976 in den USA inhaftierte indigene politische Gefangene Leonard Peltier. Im Juli 2021 wandte sich der damalige Anklagevertreter James Reynold, der im Prozess gegen Peltier mitverantwortlich für die Verurteilung des Aktivisten gewesen war, in einem Brief an Präsident Biden und forderte nun die Freilassung des politischen Gefangenen. Zudem entschuldigte er sich öffentlich für die Verurteilung und Inhaftierung Peltiers und räumte ein, dass es keinerlei Beweise gegen ihn gegeben habe, weshalb er nie habe verurteilt werden dürfen. Ein bezeichnendes Beispiel für die Achtung der Menschenrechte in den USA.

USA-Regierungen schlossen über 2000 Friedensverträge mit den Indianern ab, kein einziger davon wurde von den USA eingehalten, alle wurden skrupellos gebrochen. Soweit auch zur Vertragstreue der USA. Und das gilt auch für die Gegenwart. Man denke nur an die Kündigung des Atomvertrages mit dem Iran. Aber von den anderen verlangen sie Vertragstreue. Welch ein heuchlerisches und zynisches Spiel dieser Großmacht, die sich zum Weltpolizisten berufen fühlt und Ankläger, Richter und Bestrafer zugleich sein will. Auch gegenüber sogenannten Verbündeten verhalten sich die USA nicht besser, wie man an dem einseitigen und einsamen Beschluss sehen kann, sich aus Afghanistan zurückzuziehen und die willfährigen Verbündeten im Regen stehen zu lassen.

REINALDO SPITALETTA
L’ère du Narcisse onaniste

Reinaldo Spitaletta, El Espectador, 8-2-2022
Traduit par
Fausto Giudice, Tlaxcala 

Aujourd'hui, une nouvelle « servitude volontaire » est en vogue, déguisée en liberté. Et le pire, c'est qu'on l'honore, depuis la croyance, par exemple, que la culture du « j'aime », une avalanche de « likes », nous rend libres et meilleurs, jusqu'au retour au troupeau, non plus par l'usine, mais par la virtualité. En ces temps de néo-libéralisme, avec des promotions ad nauseam de l'individualisme capitaliste, de quoi le travail peut-il nous libérer ?


À une époque assez lointaine, travailler, c'était appartenir à l'histoire. Il s'agissait, au milieu des devises de « progrès » et de « civilisation », de donner la preuve qu'il y avait un droit à la désobéissance et à vivre mieux. Il s'agissait de faire prendre conscience, par exemple, de la nécessité de réduire les horaires de travail, qui étaient extrêmes et ne tenaient pas compte du repos, des loisirs créatifs et de l'éducation. Les glorieuses luttes du XIXe siècle pour les « trois huit » en Europe et aux USA étaient le signe qu'il existait une intelligence et un sens de la vie opposés à l'esclavage, même s'il s'agissait d'un esclavage salarié.

La nouvelle culture et les rituels « post-modernes », avec leurs mirages et leurs bazars d'individualisme, d'isolement et d'égocentrisme extrême, conduisent à l'immobilisme, rompu de temps en temps, par exemple, par des explosions sociales, parfois spontanées, et parfois, comme cela s'est produit en Colombie ces dernières années, en raison des inégalités et du manque de respect de ceux d’en haut. Or, ce que nous constatons, accentué par la pandémie, c'est, comme l'a dit le philosophe germano-coréen Byung-Chul Han dans plusieurs de ses livres désormais à succès, que la vie s'est limitée à produire.

Produire quoi ? Pas nécessairement de l'art, de la littérature, de la pensée, de la science, mais des manières déshumanisées de nous faire croire que nous sommes au service de causes supérieures, alors que nous ne sommes qu'un rouage d'un système de marché qui aliène et avilit l'être humain. La nouvelle tactique du capitalisme, avec ses défroques de modèle néolibéral, est de nous faire croire que nous sommes une communauté, alors qu'en réalité, comme dans une dystopie, nous sommes un troupeau assujetti.

Nous nous laissons bercer par une illusion. Il faut cultiver son corps, être « en forme », se modeler, promouvoir le « je », s'éblouir de selfies... Les vieux narcissismes ont été restaurés et polis. Cela fait partie de la culture de consommation, du centre commercial, de la virtualité, des oracles et des gourous. Les politiciens d'aujourd'hui, plus soucieux du look et de la photo bien maquillée, visent l’effet gadget. « Attention à ne pas vous mettre à philosopher », les préviennent leurs conseillers en image. Parlez plutôt d'une bière et d'un pique-nique.

Bien sûr qu'ils le font. Nous appartenons à la société des représentations. Voyons comment vous vous en sortez sur les réseaux sociaux, comment une phrase sensationnelle émeut et provoque des milliers de « likes ». Quel emmerdement que de dire des choses importantes et de faire réfléchir à des chaînes, à l'oppression, à des mystifications à vie. Il faut tout adoucir. De cette façon, nous faisons un pas en avant et il n'y a pas de place pour la rage des « premières lignes » [groupes militants de la récente révolte en Colombie, équivalent des "cortèges de tête" parisiens, NdT] ou de ceux qui ont toujours été floués par des réformes qui ont même jeté par-dessus bord les actes héroïques des « trois huit » d'il y a plus d'un siècle.


1927 : Raúl Eduardo Mahecha Caycedo (assis), Floro Piedrahita, Julio Buriticá et Ricardo Elías López, du Parti socialiste révolutionnaire colombien, posent avec la bannière des trois huit : 8 heures de travail, 8 heures d'étude et 8 heures de repos.

Dans le scénario de la farce, il s'agit de « plus de la même chose », mais avec des bonus. Et revenons au début : de quoi le travail peut-il nous libérer ? Pas même de la faim, par exemple en Colombie, où, pour la plupart, il n'y a même pas de travail et où, devant l'évidence d'un pays aux inégalités infâmes, où beaucoup n'ont même pas deux repas par jour, le gouvernement demande à la FAO (Organisation des Nations unies pour l'alimentation et l'agriculture), face au danger de l'insécurité alimentaire, de retirer la Colombie de cette carte. C'est comme vendre son canapé pour se protéger de l'infidélité.

L'un des artifices contemporains utilisés par les personnes au pouvoir est de nous faire croire que nous sommes libres. « Le sujet néolibéral, contraint de se rendre, est un serviteur absolu en ce sens que, sans maître, il s'exploite volontairement », affirme Byung-Chul Han, dans La disparition des rituels. « Le social est entièrement soumis à l'autoproduction. Tout le monde s'autoproduit, se "tonifie" pour attirer l'attention », ajoute-t-il dans un autre passage.

La nouvelle aliénation se tisse avec les effets de la vitesse, la brièveté des messages, les réactions médiatiques. J'ai beaucoup de « likes », donc j'existe, je me promeus, une masturbation toute neuve, une manifestation du vide (c'est-à-dire de la vanité, comme l'a noté Fernando González) et donc je me crois à jour et au sommet du pouvoir. Alors qu’à vrai dire, on est sous le joug de celui qui s'enivre de sa propre image.

Nous sommes désormais, en plus d'être disciplinés par divers mécanismes de surveillance et de contrôle, afin de ne pas opter pour la transgression, des êtres dociles, amoureux de nos chaînes et de notre corps « bien travaillé ». Nous apprécions notre propre auto-exploitation. Les logarithmes ne nous lâchent pas. Et nous adorons regarder notre nombril, même s'il est mal coupé.

REINALDO SPITALETTA
Narciso se masturba

 Reinaldo Spitaletta, El Espectador, 8-2-2022

Hoy está en boga una nueva “servidumbre voluntaria”, disfrazada de libertad. Y lo que es peor, a ella se le rinden honores que van desde el creer, por ejemplo, en que la cultura del “me gusta”, un diluvio de “likes”, nos hace libres y mejores, hasta la vuelta a la manada, ya no a través de la fábrica, sino de la virtualidad. En estos tiempos de neoliberalismo, con promociones hasta la saciedad del individualismo capitalista, ¿de qué nos puede liberar el trabajo?

En un tiempo más bien remoto, trabajar era pertenecer a la historia. Era, en medio de divisas de “progreso” y “civilización”, dar evidencias de que existía el derecho a desobedecer y a vivir mejor. Era hacer consciente, por ejemplo, que había que disminuir las jornadas laborales, extremas y sin consideraciones de respeto por el descanso, el ocio creativo y la educación. Las gloriosas lides decimonónicas por “los tres ochos”, en Europa y los Estados Unidos, eran una muestra de que había una inteligencia y un sentido vital opuestos a la esclavitud, así ésta fuera asalariada.

La nueva cultura y los rituales “posmodernos”, con sus espejismos y bazares del individualismo, del aislamiento y el egocentrismo a ultranza, conducen a una inmovilidad, rota de vez en cuando, por ejemplo, con estallidos sociales, a veces espontáneos, y a veces, como ha sucedido en Colombia en los últimos años, consecuencia de las inequidades y los desafueros oficiales. Sin embargo, lo que se ve, acentuado por la pandemia, es, como lo ha dicho el filósofo coreano-alemán Byung-Chul Han en varios de sus libros, que hoy son “bestsellers”, es que la vida se ha limitado a producir.

¿A producir qué? No necesariamente arte, literatura, pensamiento, ciencia, en fin, sino a unos modos deshumanizados en que se nos hace creer que estamos al servicio de causas elevadas, cuando no somos más que una tornillería de un sistema de mercado enajenador y que envilece al ser humano. La nueva táctica del capitalismo, con sus vestuarios del modelo neoliberal, es hacer creer que somos una comunidad, cuando, en realidad, como en una distopía, somos un rebaño sometido.

Nos inducen al espejismo. Hay que cultivar el cuerpo, lucir “fit”, modelar, auspiciar el “yo”, deslumbrarse con las selfis… Los antiguos narcisos han sido restaurados y pulidos. Es parte de la cultura del consumo, del centro comercial, la virtualidad, los oráculos, los gurús. Los políticos de hoy, más pendientes de la pinta y la fotografía bien maquillada, apuntan al efectismo. “¡Cuidado con ponerse a filosofar!”, les advierten sus consejeros de imagen. Hablen más bien de cervecita y picnic.

Claro. Pertenecemos a la sociedad de las representaciones. Veamos cómo te va en las redes sociales, cómo una frase sensacionalista conmueve y provoca miles de “me gusta”. Qué cuentos de decir trascendentalismos y hacer pensar en grilletes, en opresiones, en engañifas de toda la vida. Hay que suavizarlo todo. Así nos hacemos pasito y no hay lugar a rabias de “primeras líneas” ni de los birlados de siempre con reformas que, incluso, han echado por la borda hasta las heroicas gestas de los “tres ochos” de hace más de una centuria.


  1927: 
Raúl Eduardo Mahecha Caycedo (sentado), Floro Piedrahita, Julio Buriticá y Ricardo Elías López, del Partido Socialista Revolucionario, posan con la bandera de los tres ochos: 8 horas de trabajo, 8 horas de estudio y 8 horas de descanso.

En el escenario de la farsa se trata de “más de lo mismo”, pero con bonituras. Y volviendo al principio: ¿De qué nos puede liberar el trabajo? Ni del hambre, por ejemplo en Colombia, donde, por lo demás, ni siquiera trabajo hay y donde, ante la evidencia de un país de infames desigualdades, en el que muchos ni siquiera alcanzan a dos comidas diarias, el gobierno pide a la FAO (organización de las Naciones Unidas para la alimentación y la agricultura) que, ante el peligro de la inseguridad alimentaria, retire a Colombia de ese mapa. Es como vender el sofá para preservarse de las infidelidades.

Dentro de las artificiosidades contemporáneas, utilizadas por el poder, está la de hacernos creer que somos libres. “El sujeto neoliberal, que se ve forzado a rendir, es un siervo absoluto por cuanto, sin amo, se explota a sí mismo voluntariamente”, dice Byung-Chul Han, en La desaparición de los rituales. “Lo social se somete por completo a la autoproducción. Todo el mundo se autoproduce, se «da tono» para llamar más la atención”, agrega en otro apartado.

La nueva alienación está tejida con los efectos de la velocidad, la cortedad de los mensajes, las reacciones mediáticas. Tengo muchos “me gusta”, entonces existo, me autopromociono, una novísima masturbación, una manifestación del vacío (o sea, de la vanidad, como anotaba Fernando González) y así creo estar al día y en la cima del poder. Cuando, en rigor, se está bajo el yugo del que se embriaga con su propia imagen.

Somos ahora, además de disciplinados por diversos mecanismos de vigilancia y control, a fin de no optar por la transgresión, seres rendidores, enamorados de nuestras cadenas y de nuestro cuerpo “bien trabajado”. Gozamos con nuestra propia autoexplotación. Los logaritmos no nos desamparan. Y nos encanta mirarnos el ombligo, incluso si quedó mal cortado.

LUIS E. SABINI FERNÁNDEZ
Animales heridos, la lógica también

 Luis E. Sabini Fernández, 9/2/2022

En la última semana hemos tenido, una vez más, una vieja modalidad de abordaje de un problema que bien se podría resumir como “tomar el rábano por las hojas” o “cortar el hilo por lo más delgado”: unos productores de ovejas trajeron y expusieron ante la Torre presidencial unas ovejas destrozadas por perros salvajizados o cimarrones.


Un espectáculo atroz. Que en rigor revela y refleja una realidad atroz.

Saltó inmediatamente el resorte ético o moral, y, como tan a menudo, acompañado o amparado por el recurso policial. Plataforma Animalista rechazó acciones que “desprecian la vida animal” y expresó su preocupación por “animales sufriendo durante horas sin asistencia”, aunque respecto de esta última preocupación no pudimos atinar si los animalistas o plataformistas se referían al tiempo sin asistencia en la plaza o al tiempo sin asistencia en los campos y potreros, durante, a veces, la noche entera. Y la comisión directiva de la Sociedad Uruguaya de Veterinarios Especialistas en Pequeños animales resaltó “el sufrimiento de un ser vivo”, olvidando que dicho desprecio es inaplicable a los perros que producen tales agresiones y no debería aplicar a quienes comparten tan penosa información para sensibilizar a otros humanos.

Como no alcanza la condena moral, sobreviene de inmediato el garrote: le piden al INBA (Instituto Nacional de Bienestar Animal) y el MGAP (Ministerio de Ganadería, Agricultura y Pesca) que “ubiquen a los responsables de este hecho inconcebible”. Los animalistas y los veterinarios organizados consideran inconcebible la denuncia de una atrocidad, pero no el hecho de que se produzcan tales atrocidades.

Curioso sistema de preservación ética.

Los veterinarios, que aclaran ser médicos veterinarios (y es una suerte que no aclararen ser médicos y médicas veterinarios y veterinarias) se avergüenzan ante “estas manifestaciones que atentan contra el bienestar animal” y si leemos correctamente no parecen referirse a las tropelías perrunas sino a la socialización de tan penosa situación.

Hablan, sin embargo, de “mitigar esta problemática” con lo cual inferimos que son conscientes de los daños producidos al bienestar animal por la población de perros sueltos, pero entonces sostienen, no se puede aceptar “cualquier medio para la manifestación de las disconformidades”.

Con lo cual, estos colectivos humanos no quieren ver la realidad tal cual es, sino a lo sumo mediada por normas, filtros, prescindencias, y versiones indirectas, en todo caso homeopáticas, simbólicas, manteniéndonos en un sopor existencial, mullido, bajo control, que asegure nuestra estabilidad intelectual… e institucional.

Los animalistas desde su Plataforma reclaman sanciones a los implicados (obsérvese el lenguaje policíaco). Y creen aclarar su punto de vista aclarando: “No queremos que haya perros atacando a ovejas, pero tampoco que lo hagan humanos.” Igualando así, el comportamiento de perros salvajizados, sueltos o con dueños que los han convertido en máquinas de matar, con ganaderos, ovejeros, gente de la tierra que procura enfrentar tan atroces ataques, mostrando al resto de la sociedad el resultado que hemos sabido (o no sabido) construir.

07/02/2022

GIDEON LEVY
Deir Nidham : pendant 50 jours, Israël a maintenu ce village palestinien en état de siège

Gideon Levy et Alex Levac (photos), Haaretz, 4/2/2022
Traduit par
Fausto Giudice, Tlaxcala
 

Pendant près de deux mois, les Forces de défense israéliennes ont  fermé  toutes  les  entrées  du village de Deir Nidham, à l'exception d'une seule, où des soldats étaient postés jour et nuit. Pendant cette période, l'armée     a        également effectué des raids sur les maisons et l'école locale.

L'école de Deir Nidham. Les soldats ont écarté les enseignants. « Arrêtez de jeter des pierres et nous n'entrerons pas », a dit un soldat.

Mohammed        Yihyeh Tamimi s'appuie sur un mur de la petite pièce qu'il utilise pour stocker la ferraille qu'il  achète  et vend occasionnellement.  Il est handicapé  et peut à peine se déplacer, ayant été blessé en 1987 dans un accident de travail dans la ville d'Azor, au sud-est de Tel Aviv.

Il l'appelle bien sûr Yazur,  son nom arabe. Pour se rendre dans son logement, qui    se trouve    au-dessus de la réserve,  il monte les escaliers bizarrement, en inclinant son corps sur le côté et en traînant ses jambes à moitié paralysées, l'une après l'autre. À l'étage, dans son petit appartement, il raconte son histoire. Deux de ses fils sont en prison, et son plus jeune, qui a 16 ans, a également été en détention pendant un jour au cours de ces deux derniers mois maudits, alors que son  village  était assiégé  par l'armée israélienne.

Tamimi a huit enfants, qui vivent tous dans ce logement exigu. Il est impossible de rester indifférent à la pauvreté de Tamimi, à son handicap déchirant et à son village assiégé. Il n'a jamais reçu de compensation pour son handicap, qui résulte d'un accident de travail en Israël. Son village a été assiégé en décembre et  pendant une grande partie du mois de janvier. Il n'a pas vu son fils Ramez depuis que celui-ci, âgé de 17 ans, a été placé en détention par les forces de défense israéliennes lors d'un raid sur l'école de l'adolescent le mois dernier ; il n'a aucune idée de l'état dans lequel se trouve son fils. Un autre  fils,  Rajeb,  19  ans,  est  en prison depuis un an - pour avoir jeté   des    pierres, selon Tamimi.

À part ça, tout va bien  pour ce travailleur de Cisjordanie.

Le village de Deir Nidham est situé dans le district de Ramallah, en face de la colonie de Halamish et des  avant-postes       hors-la-loi qui squattent une partie des terres du village.       Lundi, lorsque    nous sommes  arrivés,  on  pouvait  voir des    soldats         et      des    policiers     à distance contrôler chaque véhicule entrant dans le village - les soldats, peut-être,       pour voir   s'ils transportaient des kamikazes. Les policiers     demandaient probablement si les gens portaient leur       ceinture de sécurité et les harcelaient. À la suite de quelques jets        de      pierres sur l'autoroute, l'armée avait décidé d'imposer une punition collective     à  tous  les habitants  de  Deir  Nidham.  C'était comme un retour à la période de l'Intifada, à l'ère des fermetures et des barrières.

Début décembre, les deux routes menant au village ont été rendues impraticables par des barrières en fer jaune - confinant les habitants comme des animaux en cage - et l'entrée principale est devenue un poste de contrôle de l'armée, gardé 24 heures sur 24 et 7 jours sur 7. Chaque véhicule a été fouillé, tous les passagers ont été contrôlés. Les enseignants sont arrivés en retard à l'école, les amis et les parents ont cessé de leur rendre visite afin d'éviter les humiliations et les désagréments, les gens ne sont pas arrivés à l'heure au travail, les malades sont arrivés en retard à leur rendez-vous dans les cliniques. Un cauchemar a commencé le 1er décembre et s'est poursuivi pendant 50 jours consécutifs.

Barrières utilisées par les forces de défense israéliennes pour isoler le village de Deir Nidham. Après 50 jours, le danger est-il passé ? Le village a-t-il purgé sa peine ?

06/02/2022

MILENA RAMPOLDI
« Impossible ici » : un livre plus que jamais d'actualité
Conversation avec Rudolph Bauer sur le roman de Sinclair Lewis

Milena Rampoldi, ProMosaik, 6/2/2022
Traduit par
Fausto Giudice, Tlaxcala 

L'écrivain usaméricain Sinclair Lewis est né le 7 février 1885 et mort en 1951. En 1930, il fut le premier USAméricain à recevoir le prix Nobel de littérature. Lewis était bien informé sur la montée du nazisme grâce à sa deuxième femme, Dorothy Thompson. Elle était correspondante de presse à Berlin et avait même interviewé Hitler en personne. Son roman de 1935 It Can't Happen Here sur l'élection d'un président autoritaire était à la fois une réaction à la montée d'Hitler et une aide à la campagne électorale de Franklin D. Roosevelt, dans sa confrontation politique avec le radical Huey Long, un « menteur inculte à la vision du monde idiote » qui s'en prenait agressivement aux minorités et qui est appelé Berzelius « Buzz » Windrip dans le livre. Le roman a connu un grand succès aux USA et a eu un fort impact politique. Édité avec une traduction de Raymond Queneau en 1937 par Gallimard, réédité en 1953, il a été réédité par les Éditions La Différence en 2016 et 2019. À l'occasion du 137e anniversaire de la naissance de l'écrivain, nous nous sommes entretenus sur l'actualité de ce livre avec l'artiste, poète, chercheur en sciences sociales et militant pour la paix allemand Rudolph Bauer .


Pourquoi « It can't happen here » de Sinclair Lewis est-il si actuel aujourd'hui ?

L'actualité du roman de Sinclair Lewis publié en 1935 aux USA, It Can't Happen Here, ressort déjà du titre. La conviction que « ça ne peut aps se passer ici » correspond à la conviction de nombreuses personnes que l'histoire ne se répète pas, que les événements survenus dans un pays ne se produiront pas dans un autre. Le retour d'un système totalitaire d'inspiration fasciste, tel qu'il a régné en Allemagne à partir de 1933 et dans les pays envahis par l'Allemagne à partir de 1939 jusqu'à la capitulation à la fin de la guerre en 1945, est totalement exclu et impensable. Jusqu'à présent, une grande partie de la population ne doute pas que les mesures d'urgence prises en raison du COVID-19 visent uniquement à assurer le bien-être sanitaire des personnes. Une deuxième raison de l'actualité du roman est le personnage fictif de Doremus Jessup, l'éditeur sexagénaire du journal provincial Daily Informer. Jessup incarne cette partie du milieu intellectuel qui se considère comme éclairée et politiquement indépendante. Les journalistes, rédacteurs et commentateurs de nos médias actuels lui ressemblent sur ce point. Ils n'ont pas adopté et n'adoptent pas de position objective ou critique en matière de pandémie et de mesures gouvernementales, mais se font les propagandistes de la politique officielle. Pour citer une troisième référence au présent, la plupart des gens soi-disant de gauche, tels que nous les trouvons dans des partis et des organisations comme Attac ou dans les syndicats, leur ressemblent également. Même là où ces pseudo- et quasi-gauchos sont sceptiques vis-à-vis de la politique gouvernementale, ils ne demandent pas le retour à la démocratie, mais des mesures étatiques plus sévères, une action plus brutale de la police, des interdictions professionnelles, l'obligation de porter un masque et une vaccination obligatoire qui balaie toutes les objections scientifiques et les doutes concernant les expériences de thérapie génique. Ils ne veulent pas admettre qu'il existe des signes fascistes et des parallèles.

Que signifie pour vous le fascisme ? Comment peut-on décrire le paradigme fasciste ? À quoi reconnaît-on le fascisme ?

À ses origines, le fascisme était un mouvement social. Il est né d'une réaction des classes sociales qui voyaient leur avenir menacé par des crises fondamentales de nature économique, sociale et politique. Cette menace concernait la classe ouvrière, la classe moyenne des artisans et des employés ainsi que les fonctionnaires, mais aussi les entrepreneurs. Le mouvement fasciste a d'abord englobé un large éventail d'approches idéologiques, principalement nationalistes, réactionnaires et antidémocratiques, ainsi que des objectifs de politique d'expansion et de puissance. Plus tard, le terme de fascisme a été utilisé dans un sens plus large, de manière à englober l'ensemble des sous-systèmes et institutions politiques, sociaux et économiques issus de ce mouvement. Si l'on compare les manifestations historiques du fascisme avec sa résurgence actuelle, nous trouvons, outre une série de points communs, des différences graduelles. Outre ses racines de crise, la forme de domination du fascisme d'hier et d'aujourd'hui a en commun : premièrement, un système politique totalitaire qui élimine les droits démocratiques fondamentaux et réprime toute opposition ; deuxièmement, une idéologie communautaire agressive qui constitue le fondement de la cohésion sociale et qui s'appuie et se précipite sur des images de l'ennemi, tant à l'intérieur qu'à l'extérieur ; troisièmement, l'ordre économique du corporatisme. Dans le corporatisme, l'appareil d'État favorise d'une part les intérêts du capital. D'autre part, l'appareil du pouvoir s'appuie sur la promotion, la bienveillance et le patronage de la part du grand capital. Nous pouvons donc distinguer en termes de paradigmes trois éléments du fascisme et désigner les critères suivants, qui constituent une réponse aux crises politiques, sociales et économiques : (a.) le régime politique totalitaire, (b.) l'idéologie communautaire fasciste à proprement parler et (c.) le corporatisme politico-économique.

Dans l'énumération des éléments du fascisme, où peut-on les situer dans le système de santé et dans la médecine ? Peut-on observer aujourd'hui une fonction similaire à celle de l'époque dans la relation entre la médecine et le fascisme ? Je pense par exemple au rôle particulier du virus, de la virologie et de la médecine, mais aussi du système de santé et de l'industrie pharmaceutique.

Les parallèles entre l'époque et aujourd'hui sont frappants. Le système nazi utilisait des catégories biologiques et biopolitiques pour différencier les « Volksgenossen [compagnons ethniques] aryens dignes de vivre » des « Volksschädlinge [nuisibles à l’ethnie] indignes de vivre ». Aujourd'hui encore, ces distinctions résonnent lorsque l'on parle d'un côté de la « solidarité avec les faibles et les malade », et de l'autre du comportement « nuisible à la communauté » des « réfractaires au masque » et aux « vaccins », qui sont traités d’« irresponsables » et d' « égoïstes » et exclus. Sous le fascisme nazi, les médecins servaient d'agents de sélection du point de vue de la politique démographique et de l'eugénisme. Ils classaient les personnes dans des catégories telles que « apte au travail » et « inapte au travail », « apte à la guerre » et « inapte à la guerre », « apte à la procréation » et « inapte à la procréation ». En coopération avec l'Institut Robert-Koch, qui est à nouveau actif aujourd'hui en Allemagne, et avec les laboratoires de l'industrie pharmaceutique, ils étudiaient les dangers des virus et des bactéries ou l'effet des médicaments et des vaccins. Ils ont mené des expériences humaines meurtrières. Comme aujourd'hui, les médecins et leurs organisations professionnelles étaient hautement considérés comme des piliers du régime politique totalitaire. Comme à l'époque, les gouvernants s'appuient sur les résultats et les calculs des virologues, des épidémiologistes et des médecins, tout en supprimant massivement les résultats contraires. Comparable à l'idéologie fasciste de la communauté nationale de l'époque, le régime hygiéniste répressif sert à produire une idéologie du « nous » sur la base de la peur et de la panique générées par les médias et à l'aide de la symbolique des masques et de la distanciation. Enfin, l'interaction entre l'État et l'économie se répète aujourd'hui encore, lorsque des milliards sont dépensés, voire gaspillée, pour rembourser des revenus manquants - par exemple à la compagnie aérienne allemande Lufthansa - et pour soutenir publiquement des programmes de recherche et de développement.

MILENA RAMPOLDI
„Das ist bei uns nicht möglich“: ein mehr denn je aktuelles Buch
Rudolph Bauer im Gespräch über den Roman von Sinclair Lewis

Milena Rampoldi, ProMosaik, 6.2.2022

Der US-amerikanische Schriftsteller Sinclair Lewis wurde am 7. Februar 1885  geboren und starb 1951. 1930 wurde ihm als erstem US-Amerikaner der Nobelpreis für Literatur zugesprochen. Lewis wusste vieles über den Aufstieg der Nazis durch seine zweite Frau, Dorothy Thompson. Sie war Auslandskorrespondentin in Berlin und hatte Hitler sogar persönlich interviewt. Sein Roman von 1935 It Can't Happen Here (dt. „Das ist bei uns nicht möglich“) über die Wahl eines autoritären Präsidenten war eine Reaktion auf den Aufstieg Hitlers und zugleich eine Wahlkampfhilfe für Franklin D. Roosevelt in der politischen Auseinandersetzung mit dem Radikalen Huey Long, einem „ungebildete(n) Lügner mit idiotischer Weltanschauung“, der sich aggressiv mit Minderheiten anlegte und im Buch Berzelius „Buzz“ Windrip genannt wird. Der Roman war in den USA sehr erfolgreich und hatte eine starke politische Wirkung. Nach der Amtseinführung Präsident Trumps wurde er 2017 vom Aufbau Verlag in der alten Übersetzung des Kleistpreisträgers Hans Meisel neu herausgegeben. Anlässlich des 137. Geburtstages des Schriftstellers haben wir uns mit dem Künstler, Dichter, Sozialwissenschaftler und Friedensaktivisten  Rudolph Bauer über die Aktualität dieses Buches unterhalten.


 Warum ist Sinclair Lewis‘ „It can’t happen here“ gerade heute so aktuell?

Die Aktualität des 1935 in den USA veröffentlichten Romans „Das ist bei uns nicht möglich“ von Sinclair Lewis ergibt sich fürs erste bereits aus dem Titel. Die Überzeugung, „it can’t happen here“, entspricht der Überzeugung vieler Menschen, dass sich Geschichte nicht wiederholt, dass Vorkommnisse in einem Land nicht auch in einem anderen sich ereignen werden. Völlig ausgeschlossen und undenkbar sei die Wiederkehr eines totalitären Systems faschistischer Prägung, wie es von 1933 an in Deutschland und ab 1939 in den von Deutschland überfallenen Ländern bis zur Kapitulation bei Kriegsende 1945 herrschte. Ein Großteil der Bevölkerung bezweifelt bislang nicht, dass die wegen des Corona-Virus getroffenen Notstandsmaßnahmen allein dem gesundheitlichen Wohl der Menschen dienen. Ein zweiter Grund für die Aktualität des Romans ist die fiktive Figur des Doremus Jessup, des 60-jährigen Herausgebers der Provinzzeitung „Daily Informer“.  Jessup verkörpert jenen Teil des intellektuellen Milieus, das sich für aufgeklärt und politisch unabhängig hält. Bezüglich dieser Haltung ähneln ihm die Journalistinnen und Journalisten, Redakteurinnen und Redakteure, Kommentatorinnen und Kommentatoren unseres heutigen Medienbetriebs. Sie nahmen und nehmen in Sachen Pandemie und staatliche Maßnahmen keine objektive oder kritische Position ein, sondern betätigen sich als Propagandisten der amtlichen Politik. Ihnen gleichen, um einen dritten Gegenwartsbezug zu benennen, auch die meisten der vermeintlich Linken, wie wir sie in Parteien und Organisationen wie Attac oder in den Gewerkschaften vorfinden. Selbst wo diese Pseudo- und Quasi-Linken der Regierungspolitik skeptisch gegenüberstehen, fordern sie nicht die Rückkehr zur Demokratie, sondern schärfere staatliche Maßnahmen, ein brutaleres Vorgehen der Polizei, Berufsverbote, Maskenzwang und eine Impfpflicht, die alle wissenschaftlichen Einwände und Bedenken gegenüber gentherapeutischen Experimenten vom Tisch wischt. Sie wollen nicht wahrhaben, dass es faschistische Vorzeichen und Parallelen gibt.

Was bedeutet für Sie Faschismus? Wie lässt sich das faschistische Paradigma beschreiben? Woran erkennt man den Faschismus?

In seinen Ursprüngen war der Faschismus eine soziale Bewegung. Diese kam zustande als Reaktion der sozialen Klassen, die ihre Zukunft aufgrund der fundamentalen Krisen wirtschaftlicher, gesellschaftlicher und politischer Art als bedroht erlebten. Die Bedrohung betraf die Arbeiterklasse, die Mittelschicht der Handwerker und Angestellten sowie die Beamten, aber auch die Unternehmer. Die faschistische Bewegung umfasste zunächst ein breites Spektrum ideologischer, vor allem völkisch-nationaler, reaktionär-antidemokratischer Ansätze sowie Zielsetzungen expansiv-machtpolitischer Art. Später wurde der Begriff des Faschismus in einem erweiterten Sinne in der Weise verwendet, dass er die Gesamtheit der aus dieser Bewegung hervorgegangenen politischen, gesellschaftlichen und wirtschaftlichen Teilsysteme und Institutionen umfasste. Vergleicht man die historischen Erscheinungsformen des Faschismus mit seinem Wiederaufleben in der Gegenwart, finden wir neben einer Reihe von Gemeinsamkeiten auch graduelle Unterschiede. Gemeinsam ist der Herrschaftsform des Faschismus damals wie heute außer den krisenhaften Wurzeln: erstens ein totalitäres politisches System, welches demokratische Grundrechte beseitigt und jede Opposition unterdrückt; zweitens eine aggressive Gemeinschaftsideologie, die den Grundstock für den gesellschaftlichen Zusammenhalt bildet und sich sowohl im Inneren wie auch nach außen auf Feindbilder stützt und stürzt; drittens die Wirtschaftsordnung des Korporatismus. Im Korporatismus fördert  einerseits der Staatsapparat die Interessen des Kapitals. Andererseits stützt sich der Herrschaftsapparat auf die Förderung, das Wohlwollen und die Gönnerschaft seitens des Großkapitals. Wir können paradigmatisch also drei Elemente des Faschismus unterscheiden und folgende Kriterien benennen, die eine Antwort auf die politischen, gesellschaftlichen und Wirtschaftskrisen darstellen: (a.) das totalitäre politische Regime, (b.) die im eigentlichen Sinn faschistische Gemeinschaftsideologie und (c.) den wirtschaftspolitischen Korporatismus.

Wo lassen sich bei der Aufzählung der Elemente des Faschismus diese im  Gesundheitssystem und bei der Medizin verorten? Lässt sich heute eine ähnliche Funktion im Verhältnis von Medizin und Faschismus beobachten wie damals? Ich denke etwa an die besondere Rolle des Virus, der Virologie und der Medizin, aber auch des Gesundheitswesens und der Pharmaindustrie.

Die Parallelen zwischen damals und heute sind frappierend. Das NS-System benutzte biologische und biopolitische Kategorien zur Differenzierung zwischen den „lebenswerten arischen Volksgenossen“ und den „lebensunwerten Volksschädlingen“. Auch heute schwingen diese Unterscheidungen mit, wenn auf der einen Seite von der „Solidarität mit den Schwachen und Kranken“ die Rede ist, auf der anderen aber vom „gemeinschaftsschädlichen“ Verhalten der „Masken-“ und „Impfverweigerer“, die als „verantwortungslos“ und „egoistisch“ beschimpft und ausgegrenzt werden. Im NS-Faschismus dienten Ärzte als Selektionsbeauftragte in bevölkerungspolitischer und eugenischer Hinsicht. Sie teilten die Menschen ein in Kategorien wie „arbeitsfähig“ und „arbeitsunfähig“, „kriegsverwendungsfähig“ und „nicht kriegsverwendungsfähig“, „gebärfähig“ und „nicht gebärfähig“. Sie erforschten in Kooperation mit dem in Deutschland auch heute wieder aktiven Robert-Koch-Institut und mit den Laboren der Pharmaindustrie die Gefährdung durch Viren und Bakterien bzw. die Wirkung von Arzneimitteln und Impfstoffen.  Sie führten tödliche Menschenversuche durch. Wie auch heute waren die Ärzte und ihre Standesorganisationen hoch angesehen als Stützen des totalitären politischen Regimes. Wie damals stützen sich die Regierenden auf die Befunde und Berechnungen von Virologen, Epidemiologen und Medizinern, wobei gegenteilige Befunde massiv unterdrückt werden. Vergleichbar mit der faschistischen Volksgemeinschaftsideologie damals, dient das repressive Hygiene-Regime auf der Basis von medial erzeugter Angst und Panik sowie mit Hilfe der Masken- und Abstandssymbolik der Herstellung einer Ideologie des „Wir“. Schließlich wiederholt sich auch heute das Zusammenspiel von Staat und Wirtschaft, wenn Milliardensummen zur Erstattung fehlender Einkünfte – etwa bei der deutschen Lufthansa – und zur öffentlichen Förderung von Forschungs- und Entwicklungsprogrammen ausgegeben, ja verschwendet werden.

05/02/2022

SERGIO RODRÍGUEZ GELFENSTEIN
Qui fomente une guerre, et comment ?
Le poker menteur de Biden, Johnson & Co.

Sergio Rodríguez Gelfenstein, 2/2/2022
Traduit par Fausto Giudice, Tlaxcala 

 Il est presque naturel pour les pays (surtout les puissances, car elles ont plus de facilités pour le faire) de vouloir résoudre leurs problèmes internes en déclenchant des conflits à l'étranger. Cela conduit à des attaques contre leur sécurité nationale, à un faux nationalisme et à des appels manichéens à l'unité nationale pour défendre une souveraineté et une intégrité menacées.

Qui peut douter que le conflit artificiel entre Russie et Ukraine réponde à cette logique ?  Surtout au vu de l'échec proverbial et accéléré des administrations de Joe Biden aux USA et de Boris Johnson en Grande-Bretagne. La popularité de Biden est l'une des plus basses de tous les présidents usaméricains à la fin de sa première année de mandat.


Ingram Pinn/Financial Times

Selon un article publié par le Los Angeles Times le 20 janvier, citant un sondage Associated Press-NORC Center for Public Affairs Research, seules 43 % des personnes interrogées approuvent les performances du président. De même, seuls 28% souhaitent que Biden se représente en 2024, dont 48% des démocrates. Sur le plan économique, la situation est pire, avec seulement 37% d'avis favorables sur la performance du président. Il convient de noter que l'inflation en 2021 a été la plus élevée depuis 40 ans.

La perception de la gestion de la pandémie n'est pas meilleure non plus, rejetée par 55% des USAméricains. De même, le gouvernement est considéré comme ayant été totalement inefficace dans la gestion de la question de la migration et n'a même pas été en mesure de réaliser son plan de dépenses pour les infrastructures et l'amélioration de l'économie. D'une manière générale, il est perçu comme n'ayant pas été en mesure d'établir un consensus avec les républicains - ce qui était un slogan majeur de sa campagne - et même pas avec certains des parlementaires les plus conservateurs de son parti démocrate. Dans ce contexte, les citoyens se demandent quel est l'intérêt de réélire Biden, qui est perçu comme une prolongation de la crise.

La situation n'est pas différente pour Boris Johnson, qui se trouve également au milieu d'une profonde crise politique suite à la fuite d'un courriel dans lequel le secrétaire principal du Premier ministre, Martin Reynolds, invitait le personnel du gouvernement à une fête en plein confinement.

Le chef du parti travailliste, Keir Starmer, a demandé la démission de Johnson, alors que les sondages montrent que 90 % des Britanniques pensent qu'il devrait se retirer.


Plop & KanKr

Dans ce contexte, quiconque a des doutes sur les véritables objectifs qui se cachent derrière le déroulement de la « crise ukrainienne » devrait écouter Johnson qui, après une visite en Ukraine, après s'être excusé d'avoir participé à la fête, a fait appel au sentiment national, appelant à « concentrer tous les efforts pour tenir tête à la Russie ». Tout cela après que le député écossais Ian Blackford lui avait demandé d'accepter de faire l'objet d'une « enquête de police pour avoir enfreint ses propres lois ». La députée travailliste Angela Rayner, numéro deux du Labour, a déclaré que Johnson « devrait partir » immédiatement.